و زمین اول روییدن ما را قیچی…

و زمین اول روییدن مارا قیچی…
آسمان جرأت خندیدن مارا قیچی…


بس کن ای ابرک معصوم که دست تقدیر
فرصت عالی باریدن ما را قیچی…


ما غزلناک‌ترین جوهر هستی بودیم
زندگی فصل تراویدن ما را قیچی…


شیر بودیم و به زنجیر ولی نعره‌کشان
سرنوشت آمد و غریدن ما را قیچی…


ظاهراً نوبر این باغ شدیم اما حیف
باغبان فلسفهٔ چیدن ما را قیچی…


پس ببینید و بخندید به کوران غریب
آشنایی رمق دیدن ما را قیچی…


«عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد»
بعد از آن باور روییدن ما را دزدید


علی‌اکبر یاغی‌تبار فیروزجائی

دستیار یاغیانه وب‌سایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *