شعرها

و زمین اول روییدن ما را قیچی…

و زمین اول روییدن ما را قیچی…

و زمین اول روییدن مارا قیچی…آسمان جرأت خندیدن مارا قیچی… بس کن ای ابرک معصوم که دست تقدیرفرصت عالی باریدن ما را قیچی… ما غزلناک‌ترین جوهر هستی بودیمزندگی فصل تراویدن...

کاش می‌شد به سرآغاز خودم  برگردم

کاش می‌شد به سرآغاز خودم  برگردم

کاش می‌شد به سرآغاز خودم  برگردمدلم از هرزگی آدم و عالم خون است کاش می‌شد به عدم برگردم علی‌اکبر یاغی‌تبار فیروزجائی

اول برایم از گل و آواز دم زدی

اول برایم از گل و آواز دم زدی

اول برایم از گل و آواز دم زدییکدفعه کاسه‌کوزهٔ ما را به هم زدی از من مرنج راندمت ای زائر شریفتهمت به آستان دلی محترم زدی هی دست‌دست کردی و...

خوب من خاک بی‌فرشته‌ی ما

خوب من خاک بی‌فرشته‌ی ما

خوب من خاک بی‌فرشته‌ی ما دور خواهد زد آسمانت را   با من از دوستی نگو که جنون زیرورو می‌کند جهانت را   من به سمت شدن نظر دارم نفسم...

بانوی غزلبارهٔ بامن‌خوش قلاش

بانوی غزلبارهٔ بامن‌خوش قلاش

بانوی غزلبارهٔ بامن‌خوش قلاشسمکوب هوسرانی من کن تن و خوش باش سمکوب هوسرانی من کن تن و بگذار محوت کند از روی زمین یاغی عیاش تن همتنه کن با من...